هرگز نام محبوبم را از من نپرسید
می ترسم عطرِ او به مشامتان برسد،
حتی اگر حرفی از نام ِ او بگویم
شب در دهانِ کوچه ها می مانَد!
او را در خنده ی ساقی ها می بینید
در لرزشِ بازیگوشانه ی پروانه ها
در دریا، در تنفس ِ کشتزارها
در نغمه خوانی ِ پرنده ها
در اشکهای زمستان
در رگبار بی دریغِ باران!
خوبی هایش در کتابها نمی گنجد
و قلم شاعران از وصفش ناتوان است.
هرگز نام محبوبم را نپرسید
همین که نشانه هایش را دادم
کافی ست!
#نزار_قبانی ترجمه #یدالله_گودرزی